پنجشنبه، تیر ۰۷، ۱۳۸۶

سهمیه بندی بنزین

بعد از شنیدن خبر هرچی تلویزیون خودمون رو این کانال اون کانال کردم همه جا امن و امان بود و هیچ خبری از آشوب و آتش سوزی نبود . امروز صبح خبر زیر رو در روز آنلاین دیدم:

از آنجا كه سهميه بندي بنزين واكنش ها و تبعات متفاوتي به دنبال داشته و حجم تخريب ها و ضايعات انساني بسيار زياد بوده، از سوي شوراي امنيت ملي به تمام رسانه ها اعلام شده از انعكاس تخريب ها خودداري كنند. در اين بخشنامه به رسانه ها دستور داده شده از درج هر خبري مبني بر تخريب، كشته شدن افراد و آتش سوزي در اين زمينه پرهيز نمايند.

این جور مواقع آدم یاد کارتون رابین هود می افته. ........ ساعت 1 نصف شب، همه جا امن و امانه.......!
بنزین بازی ابراهیم نبوی هم جالب بود امروز، البته با این مطلب که سهمیه بندی اثر چندانی بر زندگی مردم نداره موافق نیستم، فکر نمی کنم اینقدر ها هم بی اثر باشه.

پ.ن. :چند وقته برای باز کردن لینک هایی که اینجا می ذارم باید از فیلتر شکن استفاده کرد .خودم چند وقته با Tor زندگی می کنم وگرنه هیچی باز نمی شه!

سه‌شنبه، تیر ۰۵، ۱۳۸۶

Lots of Bonjovi!

The Last Night

I know, you, heard it all before
There's nothing worse than living less
When you yearn for something more
Makes no sense, its, hard to understand
When there's something that should fill you up
Keeps slipping through your hands

Lost Highway
Life changes like the weather

You grow up, grow old or hit the road ’round here
So I drive, watching white lines passing by

Everybody's Broken
It's ok, to be a little broken

Everybody's broken, in this life
It's ok, to feel a little broken
Everybody's broken, your alright
It's just life

........................





چند روز پیش تو میدون محسنی ایستاده بودیم، یکی از این غیر مجاز فروش ها (!) رد شد، نوار جدید، فیلم جدید..... . آلبوم جدید Bonjovi رو می خواستم، یک نگاهی به یارو انداختم بعد با خودم فکر کردم چه کاریه خوب downloadش می کنم. این اینتر نت همراه با نرم افزارهای file sharing هم چیز خوبیه!
هیچ وقت از این غیر مجاز فروشی ها چیزی نمی خرم، همیشه فکر می کنم اگر نوار یا سی دی خراب یا خالی بهم فروخت فردا باز هم اینجا هست یا نه!

جمعه، تیر ۰۱، ۱۳۸۶

نه اینکه حرفی برای گفتن نباشد....
هر روز اتفاقاتی میفته که دلم بخواد درباره اش بنویسم ولی آخر روز می بینم وقت نشد، هر شب هم می گم بمونه فردا، این فردا هم معلوم نیست کی می رسه!

هر ماه بالاخره یکی دو نفر از دوستان و آشنا ها بودند که بخوام تولدشون رو تلفنی تبریک بگم یا براشون هدیه بخرم، چند وقته که دوستام در حال مهاجرتند، دیگه بیشتر ای میل می زنم .....
تمام اون روزهایی که رفتی دفتر استاد و به جوابها یا روشت ایراد گرفته ( نه اینکه ایراد نداشتند!) یک طرف، اون روزی که می ری دفترش و بهت می گه عالیه ، یک طرف دیگه! بعد از مدتها یه نفس راحت کشیدم. حالا باید برم مرحله بعد.

شنبه، خرداد ۱۹، ۱۳۸۶

بازهم یک هکر دیگه، یا شاید همون اولی، این دفعه همه لیست yahoo messenger و آدرس ها رو پاک کرده!