skip to main
|
skip to sidebar
sound of silence
چهارشنبه، اسفند ۰۷، ۱۳۸۱
ساعت 8 شب ، میدان ونک، خیابان ملاصدرا، کلی مسافر که منتظر تاکسی وایسادن، تعدادشون انقدر زیاده که تا وسط خیابون اومدن، مسافرهایی که از همه جا اومدن و می خوان به همه جا برن ولی برای هیچ جا تاکسی نیست!
0 نظرات:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
Friendly Neighborhood
Anti Memoirs
someonelikeu
خاتمه از صفر
Maryam
Playground
Eyedeen
Soie
Blog Archive
◄
2009
(18)
◄
آوریل
(2)
◄
مارس
(6)
◄
فوریهٔ
(9)
◄
ژانویهٔ
(1)
◄
2008
(65)
◄
دسامبر
(4)
◄
نوامبر
(10)
◄
اکتبر
(8)
◄
سپتامبر
(13)
◄
اوت
(13)
◄
ژوئیهٔ
(2)
◄
ژوئن
(1)
◄
مهٔ
(3)
◄
آوریل
(3)
◄
مارس
(5)
◄
فوریهٔ
(3)
◄
2007
(67)
◄
نوامبر
(3)
◄
اکتبر
(9)
◄
سپتامبر
(1)
◄
ژوئیهٔ
(2)
◄
ژوئن
(6)
◄
مهٔ
(4)
◄
آوریل
(9)
◄
مارس
(13)
◄
فوریهٔ
(1)
◄
ژانویهٔ
(19)
◄
2006
(136)
◄
دسامبر
(18)
◄
نوامبر
(10)
◄
اکتبر
(14)
◄
سپتامبر
(14)
◄
اوت
(13)
◄
ژوئیهٔ
(8)
◄
ژوئن
(9)
◄
مهٔ
(8)
◄
آوریل
(10)
◄
مارس
(13)
◄
فوریهٔ
(8)
◄
ژانویهٔ
(11)
◄
2005
(108)
◄
دسامبر
(13)
◄
نوامبر
(10)
◄
اکتبر
(13)
◄
سپتامبر
(11)
◄
اوت
(10)
◄
ژوئیهٔ
(5)
◄
ژوئن
(13)
◄
مهٔ
(13)
◄
آوریل
(2)
◄
مارس
(6)
◄
فوریهٔ
(4)
◄
ژانویهٔ
(8)
◄
2004
(140)
◄
دسامبر
(4)
◄
نوامبر
(3)
◄
اکتبر
(2)
◄
سپتامبر
(9)
◄
اوت
(8)
◄
ژوئیهٔ
(11)
◄
ژوئن
(20)
◄
مهٔ
(16)
◄
آوریل
(9)
◄
مارس
(23)
◄
فوریهٔ
(15)
◄
ژانویهٔ
(20)
▼
2003
(427)
◄
دسامبر
(30)
◄
نوامبر
(21)
◄
اکتبر
(24)
◄
سپتامبر
(25)
◄
اوت
(33)
◄
ژوئیهٔ
(51)
◄
ژوئن
(46)
◄
مهٔ
(47)
◄
آوریل
(38)
◄
مارس
(44)
▼
فوریهٔ
(41)
خوشحالم، خیلی ی ی ی............ باورم نمی شد تو ا...
میله گرد، آجر، بتن....... بچه که بودم فکر می کردم ...
ساعت 8 شب ، میدان ونک، خیابان ملاصدرا، کلی مسافر ک...
علم و صنعت! بچه های عمران علم و صنعت موجودات بامزه...
دوستانم.... تاثیر پذیریم زیاد شده، حساس شدم، بی دل...
باران! از اون بارونهایی که من دوست دارم، از اون با...
in vain
everything's mixed up! there's something wrong wit...
misunderstanding
لینک گروه یک لحظه فلسفه را این کنار گذاشتم، بهشون ...
من اعتراض دارم! آره من شاکیم، معترضم!!! می شنوی؟؟؟...
کابوس تاریخ مصرف گذشته....! ذهن انسان سیستم عجیبیه...
این frontpage هم چیز خوبیه ها!!!
داره کم کم درست میشه. فرآیند یاد گرفتن من معلومه ن...
نوشته قبلی را از ایمیلهای گروه یک لحظه فلسفه کش رف...
The feeling of awed wonder that science can give u...
چه زمستون خوبی شدها!!!! برف برف برف! فقط اگر این ب...
امروز نوشته های سولوژن و رامین باعث شدن ذهنم پرو...
د ل ت ن گ ی
میشه منو بفهمی؟ میشه کمی، فقط کمی با من مهربون باشی؟
کوته فکری، جهالت! حالم داره بهم می خوره دیگه.........
هنوز عصبانیم! داد دارم! این چه وضعشه؟ هان؟ عجب رو...
بحران دختران تحصیلکرده!!! وزارت علوم در حال تصمیم ...
یک انسان از راه دور توی اتوبوس نشسته بود، تقریبا ...
اینجا نوشتن را دوست دارم، آزاد و رهاست ( البته این...
تهران لباس سفید پوشیده، آخ جون!
مهمونی خوبی بود، فقط یه توصیه ایمنی، بعد از انجام ...
مثلا قرار بود تو این چندروز تعطیلی الکترونیک بخونم...
لوس، ترسو، فراری!!!
از اون اولی که شناختمش متوجه شدم که با آدمهای دور ...
یه روز پر از شطرنج! اول تماشای چهارتا بازی و بعد ه...
شاید گاهی منتظری که اینجا چیزی بنویسم، رد پایی یا ...
توچال اونم بعد از چند ماه! گرچه کم بود ولی خیلی خو...
IMAGINE.......!!!!
با مریم موافقم، هدیه دادن به آدمایی که دوستشان دا...
" موهاتو درست کن" ....." مو هاتو بپوشون"..... به ا...
ها ااااااااااااااااااااااااااا..........آخیش پروژه...
از وب لاگ آیدا: برای عواطف نمی شه حد و مرز تعيين...
از کجا شروع کنم؟ از دلیل سکوت؟ نه، می خوام از رمان...
اون دور دورها............... نمی تونم بنویسم، نمی ...
دلم گرفت ، وقتی اون مره خوب را دیدم کلی دلم گرفت ،...
◄
ژانویهٔ
(27)
◄
2002
(183)
◄
دسامبر
(28)
◄
نوامبر
(18)
◄
اکتبر
(25)
◄
سپتامبر
(21)
◄
اوت
(29)
◄
ژوئیهٔ
(41)
◄
ژوئن
(21)
About Me
maryamfd
مشاهده نمایه کامل من
0 نظرات:
ارسال یک نظر