چشمانش
روبرویم نشسته بود ، داشت با حرارت با من صحبت می کرد، به چشمهاش نگاه کردم، زیبا، شاد، پر شوق و شور، چیزی متفاوت در چشمانش بود، ذوق کودکانه، شادی ، ازجنسی که در دنیای آدم بزرگهاپیدا نمی شود. خیلی وقت است که دیگر از این چشمها در دنیای آدم بزرگها ندیدم....... کاش هیچ وقت چشمانش بزرگ نشوند.......
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
0 نظرات:
ارسال یک نظر