تعطيلات شروع شد، بالاخره تونستم يه روز تا 9 صبح بخوابم ، ديگه کم کم وضعيت داشت طوري مي شد که تو منوي رستوران يا کافي شاپ دنبال بالش مي گشتم!
ارسال یک نظر
0 نظرات:
ارسال یک نظر