شنبه، آذر ۰۵، ۱۳۸۴

تا حالا از خوندن هيچ نوشته ای انقدر احساس نفرت نکرده بودم، يک گزارش ساده بود از وضعيت زندگی دسته ای از زنان ايرانی؛ زنها و دخترهای معمولي مثل من و تو که مجبورند با شرايط و مسائلي دست و پنجه نرم کنند که تصورش هم برای من و تو غير ممکنه، بعد از ديدن فيلم کافه ترانزيت نوشته بودم مگه همچين رسمي هنوز هم در ايران هست ، بعد از خوندن کتاب زنان خود سوخته فهميدم رسمي که تو فيلم کافه ترانزيت ديدم در برابر چيزهايي که خوندم اونقدرها هم فاجعه نبود.

0 نظرات: