یکشنبه، دی ۰۸، ۱۳۸۷

تشويق ورزشي!

تشويق شدن براي يك موضوع خاص خوبه ولي هيچي اون تشويق اول نمي شه. اون اولين بار كه بهت گفتن آفرين هميشه يك چيز ديگه است. تو مدرسه جز شاگردهاي خوب كلاس رياضي، فيزيك و زبان بودم، زمان دانشگاه هم استادها تحويلم گرفته بودند ولي هروقت تو مدرسه زنگ ورزش بود يا حتي ساعت تربيت بدني دانشگاه من آخرهاي صف بودم. تقريبا هيچ وقت شاگرد مورد علاقه مربي هاي ورزش نبودم. مربي هاي ورزشم هميشه غر مي زدند كه اين چه وضعشه ( حق هم داشتند!). اين جلسه سر كلاس يوگا مربيمون يك حركتي رو توضيح داد و ما هم انجام داديم، بايد تو حركت مي مونديم، مربي داشت راه مي رفت و نگاه مي كرد كه كسي اشتباه انجام نده و بلايي سرش نياد، يهو نزديك من ايستاد و گفت آفرين، دقيقا همينه،همه جمع بشين اينجا. تا خواستم از حركت بيام بيرون و برم تو جمع بقيه ديدم منظورش من بودم! خيلي مزه داد!

0 نظرات: