شنبه، فروردین ۳۰، ۱۳۸۲

می خواستم امشب براتون بنویسم که دیدم account ندارم، اینم از نتایج شراکت با داداشی! حالا از چی می خواستم بنویسم؟ از زندگی، روزمره گی، سمینار matlab ، هوای با طراوت، بهار، اردیبهشتتتتتتتتتتتتتتت، عذاب وجدان درسی، شیطنتتتتتتتت ، بازم عذاب وجدان درسی و لابد فکر می کنید بازم فاوست! ولی نه!این یکی نه، اگر نخوندینش خودتون برید سراغش، خیلی جالبه. خوب حالا که اینطور شد بهتره برم دنبال کارها و زندگیم. شانس آوردید، امشب از خواندن پرت و پلاهای من معاف هستید!
پنجشنبه 28/1/82
ساعت هم بزنم؟ باشه اینم ساعت:
10:45 شب.

0 نظرات: