چهارشنبه، فروردین ۲۷، ۱۳۸۲

این نوشته اولش قرار بود عنوان داشته باشه ولی بعد عنوانهایی که به فکرم رسید کمی تعدادشون زیاد شد و تصمیم گرفتم بعضیهاشون را اینجا بنویسم تا هرکسی به سلیقه خودش هر کدوم را که دوست داشت به عنوان عنوان این نوشته در نظر بگیره! به این نوشته می تونم بگم:
یک مریم خیس!...... یک روز بارانی در تهران از اینور به اونور........شلپ شولوپ یا شالاپ شولوپ......موش آب کشیده.......خیابان یا رودخانه مسئله اینست، شاید هم مسئله این باشه تاکسی یا قایق موتوری ( قبول دارم، این یکی زیاد شبیه عنوان نیست!)..... از خیر بقیه هم بگذریم!

فکر می کنی چی میشه وقتی 5، 6 نفر بخوان در دوجهت مختلف از پیاده رو رد بشن ، همه هم با چتر؟! تازه این اولش بود! حالا فکر می کنی چقدر دچار هیجان می شی وقتی تو تاکسی کنار پنجره نشسته باشی شیشه هم تا آخر بالا باشه ، یه راننده با فرهنگ توی اتوبان پاشو بذاره روی گاز و با سرعت آنچنان از توی یه گودال آب ( وسط اتوبان!!) رد بشه که از پنجره بسته ماشین روت آب بپاشه و کاملا خیس بشی؟ خیس به معنای wet نه ها به معنای soaked! این از معجزات ایران خودرو و پیکان قشنگشونه به گمونم! تازه وقتی از تاکسی پیاده شدم احساس کردم لباسهام سنگین تر از حد معمول هستن ، دلیلش خیلی ساده بود، همشون خیس بودن! خیلی خنده داره که چتر دستت باشه ولی خیس خیس باشی..... خنده دار تر از اون وقتی بود که رسیدم سر میدان وخواستم از خیابان رد بشم، خوب وقتی تمام خیابان تبدیل به دریاچه شده باشه احتیاجی به فکر کردن نیست باید مثل اون دیوانه داستانها بزنی به آب، شلپ شولوپ یا شاید هم شالاپ شولوپ، به همین سادگی!
امشب تا وقتیکه رسیدم خونه تعداد زیادی صحنه های خنده دار دیدم، بعد با خودم فکر کردم یه عکاس حرفه ای می تونست کلی عکسهای بامزه از تهران بارانی بگیره البته اگر دوربینش زنده میموند یا حتی خودش!
راستی به نظرتون وضعیت یک موش آب کشیده بهتره یا یک مریم آب کشیده؟ خوب من فکر می کنم موش آب کشیده وضعیت بهتری داره چون احتمالا برای رسیدن به خونه مجبور نیست چند تا تاکسی سوار بشه و از خیابانهای پر از آب رد بشه!
اگر این باران زیبا همینطوری ادامه پیدا کنه احتمالا فردا برای رسیدن به دانشگاه و سمینار matlab باید از قایق استفاده کنم!

0 نظرات: