یکشنبه، مهر ۱۳، ۱۳۸۲

افکار پراکنده
وقتی از مسائلی که به نظر دیگران کوچک است می رنجی و از کلمات و رفتاری که به نظر اطرافیان عادی است ناراحت می شوی، لابد تعریف کوچک و بزرگ و عادی و غیر عادی از نظر تو و آنها باهم متفاوت است. اگر از لبخند مصنوعی و نگاه معنی دار متنفری لابد اشکال از خودته چون از این لبخندها و نگاه ها همیشه به اندازه کافی وجود داره! اگر از پیدا کردن تنفر و پوزخند در نگاه آدمها سردت می شه بهتره چشمهای آدمها را زیاد نگاه نکنی و نگاهشان را نخوانی ، یک ضرب المثل قدیمی هست که می گه ،" مگه مجبوری؟!!"

وقتی میدونی که از احوالپرسی زیاد خوشش نمیاد چیزی نمی پرسی، وقتی جلوت نشسته ولی نگاهش نگاه همیشگی نیست، وقتی پای تلفن صداش پر از دلتنگیه، وقتی براش نگرانی، وقتی........وقتی یاد نگاه همیشگیش میفتی، همونی که خیلی وقته می شناسی، وقتی صدای همیشگیش را به خاطر میاری........ وقتی این دو وضعیت را با هم مقایسه می کنی..........
Take care it’s such a lonely sky……..

در یک جامعه بیمار داشتن روابط انسانی سالم خیلی سخته.

وقتی از یکی از افراد یک گروه خاطره بدی داشته باشی، تا یه مدت نسبت به هیچ کدومشون نظر خوبی نداری، در اینجور مواقع اگر یکیشون بخواد نیم قدم بیاد جلوتر تو یک قدم می ری عقب.

وقتی از ساعت 8 صبح کلاس داشته باشی شب قبلش زیاد نمی تونی به پرت و پلا نویسی ادامه بدی!

0 نظرات: