یکشنبه، آبان ۰۴، ۱۳۸۲

پرسید چاق شدم؟
کمی نگاهش کردم و گفتم:" منکه متوجه تغییر خاصی نمی شم، چطور مگه؟"
گفت: " آخه بچه ها می گن چاق شدی ، دوست ندارم چاق بشم ، می ترشم!"
اول فکر کردم داره شوخی می کنه ، خندیدم . بعد متوجه شدم منظورش کاملا جدیه، اون موقع کلی عصبانی شدم، به خودش چیزی نگفتم ولی دلم می خواست سرش داد بزنم بهش بگم که فلسفه وجودی تو خواسته شدن نیست! من نمی دونم آمدنم بهر چه بود ولی مطمئنم بهر این یکی نبود! بعضیها فکر می کنند فلسفه وجودیشون خواسته شدنه.......... چه فلسفه سخت و حقیری است این زندگی کردن برای دیگران ، برای مورد پسند واقع شدن!

0 نظرات: