چهارشنبه، مهر ۱۷، ۱۳۸۱

امروز با یه فوق لیسانس الکترونیک صحبت می کردم ، خودش یه موقعی شاگرد اول دانشگاه شیراز بوده می گفت تقریبا سر هیچ کلاسی نمی رفته چون اون چیزی که استادها تو کلاس درس میدادن هیچ ربطی به علم نداشته و پرت وپلا بوده! ازم پرسید چه گرایشی می خوای بری منم گفتم مخابرات ، حدودا نیم ساعت یا بیشتر با من بحث کرد تا منو قانع کنه برم الکترونیک یا کنترل ، گفت برای فارغ التحصیلای مخابرات هیچ جا کار نیست اصلا ابزار کارشون تو ایران نیست تا بتونن کار کنن ، گفت شماها دیدتون راجع به گرایشهای مختلف دیدیه که تودانشگاه به دست آوردین بدون اینکه بدونین دقیقا اون بیرون تو این جامعه چه خبره.خلاصه خیلی راحت گفت که با به عنوان مهندس مخابرات فردا هیچ کاری تو این جامعه پیدا نمی کنی ( یا کار خیلی کمه) یا اگرم کاری باشه تو شرکت مخابرات یا صدا و سیماست، گفت خودش یه موقعی تو مرکز تحقیقات مخابرات کار می کرده و اینکه اون جا هم اصلا جای خوبی نیست! صحبتاش منو یاد یه موضوعی انداخت ، دوم دبیرستان که بودم دلم می خواست ریاضی محض بخونم سوم که بودم تصمیم داشتم فیزیک بخونم سال آخر هم که دیدم با ریاضی یا فیزیک تو ایران نمی تونم کاری بکنم اومدم سراغ برق، یعنی در واقع اون موقع هم به خاطر در نظر گرفتن شرایط جامعه و اینکه دلم می خواستم کار عملی انجام بدم اومدم سراغ رشته ای که به اون علایق قبلی بیشتر مربوط باشه ، حالا هم به خاطر همون دلایل قبلی از یه علاقه دیگه بگذرم؟! هنوز نمی دونم ، باید بیشتر تحقیق کنم ولی هیچ دلم نمی خواد این کار را انجام بدم! از وقتی اومدیم خونه رفتم تو فکر اگه واقعا انقدر فرصتهای شغلی مخابرات کم باشن....؟!!! فکر کنم باید با چند تا مهندس مخابرات شاغل صحبت کنم. شماها سراغ ندارین؟
(این جریان مال شنبه بود!)

0 نظرات: