یکشنبه، مرداد ۲۶، ۱۳۸۲

یک هفته ای هست که تمام فعالیتهای روزانه ام توی کوله پشتیمه و خودم هم دقیقا یادم نیست چند شب خونه خودمون بودم و چند شب خونه مادربزرگ! این موقعیت باعث شده احساس یک توریست را داشته باشم، یک کم سخته که همه چیز را توی یک کوله پشتی جا داد و دائم در رفت و آمد بود مخصوصا اینکه تو این هفته کذایی بخوای با دوستات سینما بری به مراسم وب لاگ بندون برسی و برای تبریک خونه جدید هم به دوستت سر بزنی!
یک جورایی این هفته خیلی آرامش نداشتم، فقط یکبار بعد از خداحافظی از دوستان تو خیابان ولیعصر احساس کردم احتیاج به پیاده روی دارم، نه تند تند و با عجله، با آرامش و تنها ، این بود که چند دقیقه ای تو ولیعصر پیاده روی کردم، خیابان ولیعصر را خیلی دوست دارم......فکر کنم فردا این وضعیت توریستی تمام بشه.....



0 نظرات: