سه‌شنبه، تیر ۳۱، ۱۳۸۲

کارآموزی، سوال!
تو بخشی که ما هستیم، حداقل مسوولهای ما زیاد حوصله کار آموز ندارند، صبح می خواستیم یک سوال بپرسیم، نفر اول سوالمون را که جواب نداد هیچی خیلی راحت بهمون گفت خوب اگر کار سختیه نمی خواد انجامش بدین! کلی حالمون گرفته شد
رفتیم پیش نفر دوم اونم گفت از مهندس فلانی بپرسید اون مهندس فلانی هم تا آخر وقت اداری تشریف نیاورد! آخرهای وقت اداری قیافه های ما دیدنی بود، حوصله هیچی نداشتیم، برای اینکه خیلی هم بیکار نباشم روی اینترنت دنبال موضوعات مربوط به کارمون گشتم و چیزی که پیدا کردم کلی ذوق زده ام کرد، تمام خستگی روزم از بین رفت. شاد و با حوصله اومدم خونه.

0 نظرات: